روز بزرگ شدن

روز بزرگ شدن٬ اسم روزهائی هست که مامان فریده میگه تو این روزها یه کار جدید انجام میدی:

عروسک سخنگو٬جدیداْ با جمله های کوتاه ۲ کلمه ای منظورتو بیان میکنی:

ناراحتی از چشمای خوشگلت پیداست: کیمیا چی شده؟ بابا نیس!......بابا کجاست؟بابا دده٬ بابا مطب.

کیمیا مامان کو؟ ماما نیس.مامان دده. مامان به به!و یه لبخند ناز......

جزوه های دائی رو خط خطی کردی: کیمیا چیکار کردی؟! دائی..کاقذ...پقال!( روی کاغذهای دائی پرتقال کشیدم)

 

 ماه محرم

نظرات 4 + ارسال نظر
ساغر جمعه 13 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 05:59 ب.ظ http://fasleh-no.blogfa.com/

خاله فریبا جان ..مرسی بابت کامنت عزیزم...
کیمیا خانم گل و خوشگلو بانمک رو از طرف من ببوس...
خوش به حالش که خاله به این مهربونی داره (:

وبلاگ خاطرات گچسارن جمعه 13 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 06:43 ب.ظ http://gachland.mihanblog.com

یاد این شعر کورش یغمایی افتادم که میگه:
روزگار کودکی دل زغصه دور بود......
کاش هیچوقت بزرگ نمیشدیم و همون معصومیت بچگی رو داشتیم.

فرناز شنبه 14 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 11:58 ق.ظ

خاله جان دستت درد نکنه . انشاا.. کیمیا که بزرگ جبران کند ( از کیسه خلیفه می بخشم).

به به٬ بیبن کی اومده اینجا! چه عجب خواهری!

خاله الهام سه‌شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 05:36 ق.ظ

جیگر خنده هات

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد